درباره
آهنگ ها , آهنگ های غمگین ,
پدرم میگفت قدیما کینههامون رو دور انداخته بودیم
توی برف و باد و بارون خونه رو با قلبهامون ساخته بودیم
خونه عشق مادرم بود که تو باغچهاش گل اطلسی میکاشت
خونه روح پدرم بود چیزی رو همپای خونه دوست نداشت
پاییز برای باغچه ها فصل سکوت و ماتمه
فرصت بودن گلها رو ساقه ها خعلی کمه
صدای باد چلچلهبه گوش گل نمی رسه
لب گل شقایقو بارون دیگه نمی بوسه
تعداد صفحات : 4