loading...
آهنگ های غمگین
GhamAva بازدید : 273 یکشنبه 26 شهریور 1391 نظرات (2)

چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها ,, افراد زیادی اونجا نبودن , 3نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا 60-70 سالشون بود ,,

ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه جوان نسبتا 35 ساله اومد تو رستوران یه چند دقیقه ای گذشته بود که اون جوانه گوشیش زنگ خورد , البته من با اینکه بهش نزدیک بودم ولی صدای زنگ خوردن گوشیش رو نشنیدم , بگذریم شروع کرد با صدای بلند صحبت کردن و بعد از اینکه صحبتش تمام شد رو کرد به همه ما ها و با خوشحالی گفت که خدا بعد از 8 سال یه بچه بهشون داده و همینطور که داشت از خوشحالی ذوق میکرد روکرد به صندوق دار رستوران و گفت این چند نفر مشتریتون مهمونه من هستن میخوام شیرینیه بچم رو بهشون بدم .........

برای دیدن ادامه داستان به ادامه مطلب مراجعه کنید

GhamAva بازدید : 219 یکشنبه 26 شهریور 1391 نظرات (0)
جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.

جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است
پیرزن گفت:اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود

جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد
GhamAva بازدید : 290 یکشنبه 26 شهریور 1391 نظرات (0)

مرد نابینا از صدای قدمهای او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید، که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد…
 مرد نابینا هیچوقت ندانست که او چه نوشته است، ولی روی تابلوی او نوشته شده بود: امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم......

برای خواندن بقیه داستان به ادامه  بروید

GhamAva بازدید : 292 یکشنبه 26 شهریور 1391 نظرات (1)

سلام دوستان
 خیلی ها دوست دارن سایت -- کنن ولی به علتهای مختلف یا نمیتونن وقت بزارن روش یا سایت امنیتش بالاست یا فرد دانش -- کردن رو نداره و... حالا در این درس به آموزش چندین روش برای آموزش -- متداول ترین فروم که PHP-Nuke است بپردازیم.
 اول باید خصوصیات سایت را بررسی کنید و اولین خوصوصیات ضروری پی اچ پی نوک بودن آن هست! به روش های مختلف -- کردنه یوزر ادمین یا ساختن ادمین مخفی را یاد بگیرید
.

برای دیدن  بقیه لطفا به ادامه مطلب بروید

GhamAva بازدید : 238 یکشنبه 26 شهریور 1391 نظرات (0)

رجیستری چیست :

 

 رجیستری پایگاه داده ای است با پیکر درختی  که در آن اطلاعات مربوط به کامپیوتر ، کاربران ، ابزار جانبی متصل به کامپیوتر و نوع سیستم عامل آن.

 برای وارد شدن به رجیستری باید ابتدا به منوی Start  رفته و سپس گزینه ی Run  را انتخاب کنید و در کادر مربوط به آن عبارت RegEdit  را تایپ کنید و گلید enter را فشار دهید .

 در رجیستری واژه هایی وجود دارد که شما باید آنها را بدانید :

بقیه را در ادامه مطلب ببینید

GhamAva بازدید : 193 یکشنبه 26 شهریور 1391 نظرات (0)

هفت پیکر یا بهرامنامه چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیت است. این دفتر رااز جهت ساختار کلی و روال داستانی می‌توان بر دو بخش متمایز تقسیم کرد:
یکی بخش اول و آخر کتاب درباره رویدادهای مربوط به بهرام پنجم ساسانی از بدو ولادت تا مرگ رازگونه او، که بر پایه روایتی تاریخ گونه است؛ و دیگری بخش میانی که مرکب از هفت حکایت یا اپیزود از زبان هفت همسر او و از زمره حکایات عبرت انگیزی است که دختران پادشاهان هفت اقلیم (مطابق تقسیم قدما) برای بهرام نقل می‌کنند.
این منظومه آمیزه‌ای از جنبه حماسی و غنایی است، بدین معنی که بخش هفت گنبد تماما دارای روح غنایی و تخیل رمانتیک است ولی بخش تاریخی گونه، اگر چه سعی شاعر بر ترسیم چهره‌ای حماسی برای بهرام بوده، آمیزه‌ای از جنبه حماسی و عناصر غنایی است.
در هفت پیکر زمین و آسمان و جلوه‌های جمال این دو با هم پیوند می‌یابد:
از یک سو هفت گنبد است ساخته بر زمین و هفت روز و هفت رنگ و هفت اقلیم و هفت عروس که جملگی زمینی است، و از سوی دیگر نظیره قرار دادن اینها با «هفت» های آسمانی (چون هفت سیاره و هفت فلک)، و واسطه این دو با همدیگر گنبدی است که چرخ زنان آهنگ عروج به گنبد دوار دارد.
هفت پیکر ستایش داد و رفق، و نکوهش ستم و بیراهی است.

در پایان نامه هفت پیکر حکیم درباره کتاب می فرماید:

مصرعی زر و مصرعی از در ----------- تهی از دعوی و ز معنی پر
تا بدانند کز ضمیر شگرف ----------- هر چه خواهم دراورم به دو حرف

صفحه ی اول

https://rozup.ir/up/ghamava/Pictures/digar/berozz.gif

تعداد صفحات : 55

درباره ما
بلاگ عاشقانه غم اوا مرجع همه ی اهنگ ها ی غمگین و هرانچه شما انتظار دارید،دل نوشته وداستان های عاشقانه و غمگین،عکس ها و تصاویر بدون لوگو و زیبا و بروز و عاشقانه،اس ام اس و پیامک های طنز ،اس ام اس های عاشقانه
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 582
  • کل نظرات : 316
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 3351
  • آی پی امروز : 100
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 132
  • باردید دیروز : 614
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 13
  • بازدید هفته : 2,069
  • بازدید ماه : 1,631
  • بازدید سال : 43,773
  • بازدید کلی : 2,403,267