رو در رو میـبـینـم تــو رو بـا اون که تــو عاشـقشــی
من بد نبودم که می خوای راضی به این فاصله شی
عشقم برات کافی نبود احساس من رفته حراج
زخـمــی ازت مـونــده دلـــم که نــداره راه عــلاج
همنشین حرف دلم یه مشتی عکس و کاغذم
چقــدر بهــت گفتــم نــرو بـه ایـن زودیــا جا نزن